پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
پرهامپرهام، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

کودکانه های پارسا

آخرین روزهای ۱۱ ماهگی

یک هفته دیگه پارسای عزیزم ۱ ساله میشه این روزا در تلاشه تا بدون گرفتن جایی رویه پاهاش بایسته،گاهی  میاسته حتی یه قدم کوچولو هم برمیداره اما زود تعادلش بهم میخوره. کنجکاوی و بررسی دست ودهن زدن به همه چیز همچنان به راهه،بخاطر کاز زدن به چیزای سفت  تاج دندوناش رفته،فقط خدا خودش این دندونارو تا ۷ سال دیگه حفظ کنه   دالی بازی که میکنه میگه ایی چندتا کتاب با ورقهای ضخیم مقوایی داره که براش می خونم، جدیداً خیلی توجه میکنه،کتاباشو که میبینه به سمتم میگیره میگه « اِ » منم کلی ذوق زده میشم و براش میخونم مامانم برای پارسا از تهران کتابای جدید با صفحه های مقوایی خریده   بازی که خ...
29 خرداد 1393

سفر به بوانات

  صبح روز ۱۴ خرداد ۹۳ خانواده سه نفره ما به همراه عمه فرحناز راهی شهرستان بوانات شدن دو شب و سه روز در سفر بودیم   روز اول در راه بوانات     پرنیان خانم (دختر عمو پارسا) به همراه مامان،بابا، مامان جون زهره و سروش عزیز از کرمان به بوانات آمدن  روز دوم دامنه کوه اطراف شهر پارسا و دایی بابا مجتبی     پرنیان   روز سوم در راه باز گشت، پارسا و عمه پارسا و سروش     ناهار رو تویه باغ نزدیک شهر خوردیم بابا و مامان جون برای پارسا نَنی درست کردن بابا، عمه، پارس...
17 خرداد 1393

پایان ده ماهگی

امروز که دارم این مطلب رو می نویسم پارسای عزیزم ۱۱ ماه و ۲ روز سن داره نه ماهگی و ده ماهگی سخت ترین ماهای ما و پارسا بود شبها با گریه بیدار میشد دو سه ساعتی بی تابی می کرد بعدم با گریه می خوابید خورد و خوراکش خیلی کم شده بود و بسیار بهانه می گرفت و گریه می کرد وزنش اضافه نشد و کلی ما رو نگران کرد همشم بخاطر دندوناش بود ,چهار تا از دندوناش با فاصله خیلی کم از هم در آمدن اول دوتای بالایی بعدم دوتای پایین  حالا دیگه ۸ تا دندون داره کلی ما رو گاز گازی می کنه           با دندوناش همه کارم می کنه با سرعت نور در همه چیز رو باز می کنه     ...
7 خرداد 1393
1